برخی معتقدند سینمای دفاع مقدس u1576 به خوبی نتوانسته نسل خود را جدا کرده ومعانی را ازآن روزگار استخراج کرده و حرف جدیدی بزند. برای همین یکی از معضلات مطرح شده در این زمینه برقرار نشدن رابطه درست میان مخاطب و داستان فیلم است.منتقدان سینمای دفاع مقدس از نبود شخصیت سازی های مناسب برای به وجود آوردن یک درام واقعی شکایت کرده اند. از طرف دیگر نویسندگان و کارگردانان این حوزه از نبود حمایت های دولتی و بودجه لازم برای قوی شدن سینمای دفاع مقدس گله کرده اند. همچنین بحث سانسور در سینمای دفاع مقدس مبحث تازه ای است که در محافل سینمایی مطرح شده و مورد نقد کارشناسان قرار گرفته است. فصلنامه شاهد اندیشه این موض
در میان افرادی که به جبهه می رفتند افرادی هم بودند که به اجبار در جنگ حضور داشتند، اما شخصیتی که در فیلم ها تصویر می شد، نگاهی آرمانی به جنگ و جبهه داشت و در حقیقت به گونه ای دیگر بود. در این فیلم ها آن چیزی که شخصیت یک رزمنده بسیجی را تعیین می کرد، چیزی جز مدل آدمی با آرمان های حماسی و عرفانی نبود، به همین خاطر این رزمندگان با قهرمانان جنگ غرب خیلی متفاوت بودند.این ها آدم های خلوت گزیده ای بودند که جبهه برایشان مفری برای تزکیه درونی محسوب می شد و این جنگ را به نوعی عرصه ای برای آزمایش الهی قلمداد می کردند. بهترین نمونه این شخصیت ها را می توان در آثار مستند شهید آوینی دید که بعد ها در کارهای د
تئاتر یک رسانه ارتباطی است که همواره در یک سوی آن گروه اجرایی و تفکر حاکم بر نمایش آن ها و در طرف دیگرش عده ای از مخاطبان تئاتر قرار گرفته اند. در این سیستم ارتباطی همواره برش و زوایایی از دیدگاه های گروه سازنده به عنوان ژرف ساخت محتوا و یا پیام در معرض انتقال با تماشاگر قرار می گیرند.     در نمایشی موضوعی و از جمله حوزه تئاتر دفاع مقدس نیز چنین سیستمی با هدف انتقال مفاهیم و پیام های دفاع مقدس و هشت سال جنگ تحمیلی صورت می پذیرد. اما آیا می توان همه نمایشهای تولید شده در این حوزه را آثاری در ستایش جنگ و مبارزه به شمار آورد و آیا تئاتر دفاع مقدس در پی تعریف ارزشهای جنگیدن است؟ پ
دیگر عادت کرده ایم که رسانه در زندگی ما نقش اساسی و مهمتری داشته باشد. در عصر ارتباطات در دوره ای که رسانه ها پیام آوران فکر و اندیشه هستند کوچه های دهکده جهانی« مک لوهان »هر روز کوتاه ترو تنگ تر می شود و اهالی آن تسلیم خدایانی می شوند که در جبهه بزرگ فرهنگی اخبار واطلاعات را در کمتر از کسر ثانیه بر سر آنان آوار می کنند. با این تفاسیرطبیعی است که غولهای خبری افکار عمومی جهان را به دست گیرند و به آن جهت دهند تا جایی که بتوانند انقلاب مخملی یا نارنجی راه بیندازند و در تمام عرصه های فرهنگ وسیاست یک جامعه اثر گذار شوند. با این مقدمه نقش رسانه در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان ابزار
ماندگاری فیزیکی در این ساختار جهانی امریست ناممکن. پس باید راهی برای رهایی از این نابودی در تمامی سطوح زندگی پیدا کرد. اما این ماندگاری اندیشه یک سوی قضیه می باشد. و سوی دیگر آن چیست ؟ و برای چه امریست ؟ و رمز این ماندگاری در چه چیزی است ؟ و خصوصیات آن باید دارای چه توازن و اندازه ای باشد؟ و در این امر تا چه اندازه ای در ذهن و روح جامعه رسوخ پیدا کرده اند؟ این بحث را با اشارات و الگوبرداری از واقعه کربلا مورد بررسی قرار می دهم . که امید بتوانم تا حدودی کمکی باشم در راه این فرهنگ سازی در جامعه . واقعه عاشورا در ظاهر یک واقعه جنگی تاریخ بشریست مانند تمامی وقایع جنگی که در مقطعی آغاز و در مقطعی پ
- هنر و ادبیات اگر چه توسط هنرمند و شاعر ایجادمى شود، اما به هر حال تحت تاثیر جامعه و حوادث آن قرار دارد. هر چه واقعه اى بزرگ تر باشد و تاثیر آن بر اجزاى جامعه بیشتر، آثار آن بر هنر و ادبیات هم گسترده تر خواهد بود. حال اگر حادثه اى عظیم در یک کشور به وقوع بپیوندد که در مدت زمانى طولانى مجموعه روابط سیاسى، اقتصادى و نظامى جهان را تحت تاثیر قرار دهد و سبب نگرشى جدید در محاسبات تاریخ نگرى و جامعه شناختى جهانى شود، روشن است که چه مایه بر هنر و هنرمندان همان جامعه تاثیر گذاشته است. جامعه شناسى هنر و ادبیات به تاثیراتى این گونه بر آثار هنر و هنرمندى مى پردازند. شاید این تاثیر در ادبیات مقاومت به س
اشاره:سینمای انقلابی و سیاسی ایران، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در 12 بهمن 57 رنگ و لعاب دیگری به خود گرفت. این نگاه آن قدر متفاوت بود که گاهی به دور از واقعیت و اغراق آمیز در آن حس می شد. اما تمام سینماگران و فیلم سازان تلاش داشتند تا قسمتی از سیاهی و تلخی دوران ستم شاهی را به مردم نشان دهند. نگاه گذرا به سینما انقلاب می تواند قسمتی از این نگاه را به ما نشان دهد. لحظات پر تب و تاب سال 1357 را به یاد می آوریم. ولی خاطرات مان از فیلم های عصر انقلاب مهم تر از همیشه شده است. قصه های سینمای آن روزها چه قدر تار و مبهم به نظر می رسد. شتاب سرگیجه آور انقلاب،سینما را با خود برد و سرعت حرکتش نواره
نمایش در فطرت خود زیباترین وسیله بیان و در عین حال وسیله ای برای تخلیه فشار های روحی خاصی است که ناخوداگاه بر انسان سنگینی می کند . و بیشترین علت ماندگاری، شیوه ایست که برای آن انتخاب شده یعنی شیوه نمایش . دانش آموز امروزی ما چه مطلبی از گذشته تحصیلی خود در رابطه با مسئله مورد نظر، با خود به زندگی اجتماعی و خانوادگی امروزیش آورده ؟ تمامیت اینها دست به دست هم داده اند و فرهنگی را به وجود آورده اند که نتیجه اش سلحشوری نیروهای رزمنده در جبهه های امروزی بود و ما به بررسی و کوشش در شناخت این مقوله داریم.در واقع نبرد دلسوزانه رزمندگان در دوجبهه بال باز می کند . یکی اینکه باید بجنگند و یکی اینکه به ب
انسان موجودی هدفدار و آرمان گرا است. «هدفداری»، مقدمه «آرمانگرایی» است. اسطوره ها بخش اعظمی از آرمانهای بشریت را تشکیل می دهند. اسطوره ها تمایلات عمیق و در عین حال دامنه دار و گستره ای از آرمانها می باشند که تمام افراد جامعه را در برگرفته اند. معمولاً اسطوره ها حاوی عنصری مذهبی و معنوی بوده و در باور انسان جای دارند. مؤلفه های فرهنگ و ایثار از نگاهی دیگر در مفهوم اسطوره جای می گیرند. ایثارگری و شهادت طلبی جز به دست قهرمانانی که دارای تقدس می باشند تحقق نمی پذیرد. مفاهیمی چون ایثار و شهادت بر اثر تکرار و یا با برگزاری آیین هایی خاص و اقعیت یافته و بر اثر تداوم انتشار، جا
فعالیت فرهنگی و هنری در عرصه دفاع مقدس نیز همچون هر پدیده و مساله دیگری همواره با تغییر فصل‌ها و نوسان‌هایی همراه بوده و خواهد بود. "هنر دفاع مقدس دیگر مخاطب ندارد"...، "دوره این سینما گذشته است"...، "سینمای دفاع مقدس مرده" ، "به زور که نمی‌توان مردم را برای دیدن توپ و تانک به سینما کشاند"... ، گزیده‌ای از سخنان برخی افراد طی سالهای گذشته بوده هر وقت که سخن از هنر و به طور اخص سینمای دفاع مقدس و لزوم توجه بیشتر به این ژانر به میان آمده است , فریاد زده‌اند. نیاز به نام بردن از گویندگان این جملات نیست که اصلا روی سخن با افراد نیست . روی سخن با تفکری است که هر پدیده
X