فعالیت فرهنگی و هنری در عرصه دفاع مقدس نیز همچون هر پدیده و مساله دیگری همواره با تغییر فصلها و نوسانهایی همراه بوده و خواهد بود.
"هنر دفاع مقدس دیگر مخاطب ندارد"...، "دوره این سینما گذشته است"...، "سینمای دفاع مقدس مرده" ، "به زور که نمیتوان مردم را برای دیدن توپ و تانک به سینما کشاند"... ، گزیدهای از سخنان برخی افراد طی سالهای گذشته بوده هر وقت که سخن از هنر و به طور اخص سینمای دفاع مقدس و لزوم توجه بیشتر به این ژانر به میان آمده است , فریاد زدهاند. نیاز به نام بردن از گویندگان این جملات نیست که اصلا روی سخن با افراد نیست . روی سخن با تفکری است که هر پدیده و موقعیتی را مطلق میبیند که شاید اگر با اندکی تامل به حافظه تاریخی این سرزمین رجوع میکرد با احتیاط بیشتری به قضاوت این "میراث" و مسایل پیرامونی هر آنچه به عنوان میراث و گنجینههای یک ملت به شمار میرود خاصه "میراث وطنخواهی" در این سرزمین میپرداخت.
از سویی ، فعالیت فرهنگی و هنری در عرصه دفاع مقدس نیز همچون هر پدیده و مساله دیگری همواره با نوسانهایی همراه بوده و خواهد بود. در مقاطعی نیز همچون هر موضوع و حوزه دیگری دچار رکود و احیا میشویم و این رکود همچون خزانی است که به طور حتم بهار دیگری را پس از خود خواهد دید . چنانچه در دو سه سال گذشته شاهد احیای مجدد این ژانر وساخت و اکران آثار پر مخاطبی در این حوزه بودیم . اما این هم پایان راه نیست . بدانیم و بپذیریم که باز هم رکود خواهیم دید و باز هم احیا و پاییز و زمستان و بهار و تابستانهای بسیار دیگری در راه هستند . زیبایی و طراوت این روند نیز در همین تغییرات و نوسانات است اما دیگر بیانصافی است که پاییز و زمستان را "پایان" بنمایانیم !
از خاطر نبردهایم و نمیتوان هم از خاطرات ربود عناوین پرمخاطبترین فیلمهای سه دهه گذشته را . عقابها ، کانیمانگا، افق، آژانس شیشهای،دوئل، از کرخه تا راین، اخراجیها، فرزند خاک، روز سوم و ... فارغ از اینکه تا چه اندازه با این آثار موافق یا مخالف بودهایم ، به هر حال در حوزه سینمای دفاع مقدس جای میگیرند . پس باز هم بیانصافی است که سلیقه و حدس و گمان خود را بر عهده مردم بیاندازیم و از زبان مردم به پایان این سینما برسیم. چرا که مردم همواره در صحنه پاسداشت این عرصه بودهاند و اینکه در آینده نیز چگونه باشند ، باز هم خودشان خواهند بود و هیچگاه به خاطر ذهنیات و نوشتههای من و دیگران از آمدن بازنماندهاند .
اما "رکود" نیز خود به دلایلی ایجاد میشود که باز هم به معنی عدم استقبال مخاطب و خسته شدن مردم از این ژانر نیست بلکه به این خاطر است که که ارایه اثر جذاب و تصویری درست در این حوزه ملزوماتی میخواهد و در این بین نیز اغلب در شعار همراهی و حمایت همگی همراهند، اما در عمل ...?! . همچنین فعالیتها و اجراهای هنری ما اکنون به مناسبتهای خاص نظیر سوم خرداد و هفته دفاع مقدس خلاصه شده است در صورتیکه اگر بخواهیم فرهنگ دفاع مقدس همیشه در جامعه جاری باشد باید در تمام سال شاهد فعالیت در این حوزه باشیم. عادت کردهایم که هر سال تنها موقع جشنوارهها کارهایی انجام شود و بعد کار تعطیل تا این که سال بعد دوباره میگویند کارهای تازهای در راه است . به این ترتیب خیل عظیمی از وقت و هزینه صرف شده برای خلق آثار هنری دفاع مقدس در جشنوارهها دفن میشوند . همان طور که در جشنواره تئاتر دفاع مقدس تعداد بسیار اندک بود و این همه تلاش به هدر میرود . در حوزه سینما نیز که به هر حال وضع کمی فرق میکند و موضوع اصلا نبود تماشاگر نیست، بلکه مسئله به نبود امکانات و بودجه برای ساخت آثار جذاب مربوط میشود. برای ساخت یک فیلم در عرصه دفاع مقدس _چه مربوط به سالهای جنگ تحمیلی و چه سالهای قبل و بعد از آن - هزینه زیادی برای کار در خور شان آن لازم است و به همین علت بخش خصوصی به تنهایی نمیتواند وارد این عرصه شود. حتی برخی نهادها هم در مقابل امکاناتی که میدهد، مثل لباس، گلوله و فضا و... کرایه میگیرند. تهیهکنندگان هم برای کم هزینه شدن فیلم شان، به قولی از اساس "خاکریز" را حذف میکنند و به سراغ عرصههای دیگری میروند. در حالی که همواره نتیجه کار در عرصه دفاع مقدس مورد توجه مردم بوده است و اغلب آثار سینمای دفاع مقدس، در تمام ادوار موفق و پرفروش از آب درآمده است.
سالها از آغاز 8 سال دفاع مقدس میگذرد، اما به اعتقاد بسیاری، هنوز بازتاب مناسب و ایدآل برکات و خاطرات این دوره مهم از تاریخ ایران اسلامی در محصولات فرهنگی- هنری آنچنان که باید دیده نمیشود . این بازتاب، اگرچه در عرصههای گوناگون به ویژه ادبیات، سینما و تئاتر به پیدایش گونههای نوینی منجر شده است، اما بهنظر میرسد همچنان از سطح انتظار جامعه فرهنگی کشور و نیز مسئولان فاصله دارد. با این حال چشم انداز آینده حرکت در فرهنگ و هنر دفاع مقدس، همچنان روشن و امیدوارکننده است. ما کوهی از خاطرات دفاع مقدس داریم و انبوهی از شخصیتهای بینظیر که هنوز درباره شان کاری نشده است. همین حالا میتوان بسیار نام را مطرح کرد که دستمایههای خوبی برای سریال، نمایش نامه، فیلم و... هستند. همچنین مسایل پیرامونی و در حقیقت پشت صحنه جنگ تحمیلی و گردانندگان آن که رهبر معظم انقلاب در دیدار تاریخ ساز سال 85 با سینماگران به آن اشاره داشتند مغفول مانده است و این وظیفه ، مختص نسل خاصی نیست . این رسالت تمامی نسلهای اول و دوم و سوم و ... است و البته دور از ذهن نیز نخواهد بود اگر بگوییم نسل بعدی حتی بیش از خودمان به سراغ میراث دفاع مقدس خواهد رفت و برکات پرشمار آن را در ایران فردا جاری خواهد ساخت.