تمام آیینه ها، آشنای چشمانت
شکسته بغض دلم، درهوای چشمانت
برای دیدن رویت دخیل می بندم
ضریح آیینه ها را، به پای چشمانت
سکوت سرد دقایق، همیشه بارانی است
دوباره فال گرفتم، برای چشمانت
بنفشه ها به فدایت، چرا نمی آیی ؟
غروب تلخ خزانم، فنای چشمانت
خدا کند که بیایی، امید پنهانم
شدم اسیر شب بی ریای چشمانت
صدای پای تو آمد، خیال بود اما
نشسته ایم که بیایی، فدای چشمانت


منبع: کتاب "امواج ارغوانی "
به کوشش : سید ضیاء الدین شفیعی
برگزیده آثار هفدهمین کنگره ی شعر دفاع مقدس
ناشر: بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس


X