بسماللهالرحمنالرحیم
حمد و سپاس خدای بخشنده و مهربان را که ما را بنده و خلیفه خود در زمین قرار داد و با نزول رحمات بیکران و مداومش توسط (پیامبران و ائمه، امام و انقلاب، جنگ و شهادت) سبب خیر و سعادت ما را فراهم نمود.
و با درود بر خاتم انبیاء حضرت محمد(ص) و خاندان طیبه او به خصوص به پیشگاه حضرت بقیهالله الاعظم امام زمان و نائب بر حقش رهبر مسلمین و مستضعفان جهان، دشمن مستکبرین حضرت امام خمینی.
الا بذکر الله تطمئن القلوب همانا با یاد خدا دلها آرام گیرد.
انسان وقتی خود و خدایش را بشناسد و بداند که چرا حضور دارد و متوجه این باشد که رابطهاش با خدا چگونه است دیگر هیچ نگرانی در هیچ لحظهای از زندگی ندارد و در تمامی لحظات زندگی دستور را از طریق رسولان الهی (به شکلهای مختلف) میگیرد و انجام وظیفه میکند. با اعتقادی راسخ و ارادهای قوی و دلی آرام و گشاده. این است که وقتی پیامبران میگویند فقط بندگی خدا، میپذیریم؛ وقتی پیامبر اکرم میگوید جهاد، میپذیریم؛ وقتی امام عزیزمان میگوید جنگ جنگ تا رفع فتنه، میپذیریم و وقتی مسؤولین میگویند مبارزه، مقاومت، ایثار صبر و شهادت، میپذیریم. با سینهای گشاده با چهرهای بشاش و قلبی آرام میپذیریم زیرا که اینها رسولان و پیامآوران خدایند و ما میدانیم که سعادت ما، عزت ما در انجام این تکلیف است. تکلیفی که همه پیامبران اولین کلامشان بود و آن اینکه لاالهالهالله بنابراین ما نمیتوانیم حاکمیت کفر و زورمندان را قبول کنیم. ما نمیتوانیم حاکمیت ارزشهای فاسد و پوچ را بپذیریم. ما میخواهیم با ادامه راه مسلمین صدر اسلام و در طول تاریخ با نابودی سلطهگران جبار و ابرقدرتهای جنایتکار زندگی را معنی پیش از زنده بودن و کفر را نابودی پیش از مردن ببخشیم. پس در این میان بودن و رفتن ما مطرح نیست بلکه رسالت مطرح است که وقتی انجام پذیرد دیگر جای نگرانی باقی نمیگذارد.
ما سوی دیار نور ره میپوئیـم سرویم و ز لالهها سخن میگوییم
امروز اگر سرخ نیفتیم به خاک فردا به زمانه سبزتــر میروئیـم
بنابراین از شما خانواده عزیزم و تمامی آشنایان میخواهم که ناراحت نباشید و با یاد خدا دلهایتان را آرام و ارادههایتان را جهت رسالتی بزرگ مهیا کنید و از خدا برایم طلب مغفرت کنید. من که نتوانستم حتی مقدار کمی از رسالتی که بر دوشم بود انجام دهم و خیلی غفلت و خطا داشتم و فقط رحمات خدا و شفاعت امام حسین(ع) که قبل از دنیا آمدنم توجه و عنایتی داشته (نامم حسین باشد) میتواند راه نجاتی برایم باشد. ولی شما را به خدا سوگند میدهم که اگر سعادت و عزت و عظمت میخواهید ایمان و ارادهتان را قوی کنید و زندگیتان را تماماً صرف و فدای عقیدهتان کنید.
ان الحیاه عقیده : اسلام
و الجهاد: جهاد اکبر ـ جهاد اصغر
ایمان و اعتقادی که تا عمق جان اثر میگذارد و حرکت میآفریند و همچون امام حسین تمامی حیات را فدا میکند. و این را با فریاد میگویم: ای کسانی که پیرو امر امام حسین هستید، ای کسانیکه برای امام حسین گریه میکنید، ای کسانی که امام حسین را دوست دارید این شعار پرمحتوایش را عمل کنید: اگر میخواهید حیات داشته باشید و اگر میخواهید با عزت و شرف زنده باشید، اگر میخواهید جمهوری اسلامی بماند باید جهاد کنید. باید بجنگید، باید مبارزه کنید، باید مقاومت کنید، باید با تمامی وجودتان با مال و جانتان تا آخر بایستید. جهاد اکبر کنید و دنیا را رها کنید و بر هوی نفستان غلبه کنید یا به جبهه بیائید یا آنجا برای خدا کار کنید و در همهجا خدا را در نظر داشته باشید که مبادا فردای قیامت مدیون باشید. ما در برههای از زمان واقع شدهایم که اسلام همچون زمان امام حسین در خطر است. پس ما هم باید چون او عمل کنیم و رهنمودهای اماممان را در این رابطه روشنگر این مسأله است.
« اگر حضرت امیر امروز بود با این جنگ و این خطر بزرگ آیا مینشست و موعظه میکرد؟ همه را میفرستاد به جنگ با فساد، اموال اشخاص ثروتمند را میگرفت و میفرستاد و اگر نمیرسید عبای خودش و من و کلاه شما را هم میداد.»
ما هنوز در اول راه هستیم و باید منتظر تحمل رنجها و مصیبتهای بیشتر و مقاومتهای بیشتر باشیم تا انشاءالله بتوانیم آنچه را که شروع کردهایم به آخر برسانیم و هرچه به مقصدمان نزدیکتر شویم مصائبمان بیشتر میشود چون از آن طرف دشمن (کفر و نفاق) به نابودی نزدیکتر میشود. پس شما را به خدای کعبه به هابیلیان تاریخ، به خون سرخ امام حسین سوگند تا در بیتالمقدس فریاد تکبیر سرندادید، تا ابرخونخواران و مستکبران را ساقط نکردید و نهضت خونبار اسلامیان را در صحنه گیتی نگستردید از پای ننشینید.
و شما ای جنایتکاران، ای کافران، ای آمریکا، ای شوروی و ای اسرائیل و ای تمام کوردلان و احمقهای جهان بدانید که اسلام تازه قطرهای از آن سردرآورده و دریای اسلام از امت ایران خواهد جوشید و همهتان را غرق خواهد کرد و روز به روز گلویتان را فشردهتر و نفستان را تنگتر خواهد نمود. و هرگز این دست و پازدنهایتان کمکی برایتان نخواهد بود جز اینکه نابودیتان را نزدیکتر سازد پس بترسید و بمیرید و نابود شوید که اسلام آمده و میآید تا ظهور حضرت امام زمان (عج) و بدانید که ما عاشق اسلام و قرآنیم و دلمان برای شهادت لحظهای آرام ندارد. ما عاشق لحظات الهی هستیم. اگر شما جنگ را بر ما تحمیل کردید که بر ما سخت بگیرید بدانید که اگر لحظهای در جبهه نباشیم بر ما سخت است. بدانید که جوانها در میدانهای رزم در ضمن مقابله و ستیز با شما روح بلند معنوشان را تقویت میکنند و آنچنان ارزشهای اسلام را ارج مینهند که فردا همینان الگویی برای دنیا خواهند بود و اینها محیطی در جبهه ایجاد کردهاند که انسان دوست دارد سالیان سال و همیشه تاریخ در میان این بچههای مخلص و پاک ایثارگر ما باشد و بجنگد. من همیشه از خدا میخواستم که خدایا تا زنده هستم توفیق بودن در جمع اینها را به من عطا کن تا بیشتر ساخته شوم و زمانی که ایمانم کامل و گناهانم بخشیده شد آنموقع اگر مصلحت و لیاقت داشتم خدایا مرا نزد همین شهیدان ببر و مرا از جوار این عزیزان که حتماً در جوار ائمه اطهار هستند دورنگردان.
شما ای پدر و مادر عزیز و ارجمندم، ای کسانیکه بیش از هرچیز باید بگویم حلالم کنید که اگر حلالیت شما نباشد کارهایم کمارزش میشود. چون این زحمات و رنج شما و تقوی و پاکی شما بود که ما را اینگونه ساخت و بدانید اگر من شهید شدم، ثواب تکهتکه گوشت بدنم را که برای خدا بر زمین افتاده، آن بدنی خواهد برد که سالها زحمت کشید تا مرا بزرگ کرد و ثواب قطره قطره خونم را که برای خدا بر زمین ریخته، آن بدنی خواهد برد که با قطره قطره شیر پاکش که همراه اشکهای حسینی بوده، مرا رشد داده است. بنایراین شما صبر داشته باشید و بدانید که در آن دنیا با خاندان علی (ع) محشور خواهید شد.
و شما ای همسر عزیزم، ای کسی که هر وقت به یاد شما میافتادم قبل از هرچیز آن ایمانتان بود که به فکرم میآمد و خوشحال و راضیم میکرد. ایمانی که از کودکی همراه داشتی و روزبهروز بر آن میافزودی. ای شما که در انجام فرائض الهی مصمم بودی وقتی در حساسترین لحظه زندگیت و در انتخاب شریک زندگیت نیز مصلحت خدا را خواستی و اینگونه انتخاب کردی بدان که باعث افتخار من شدی و اگرچه احتیاج نیست ولی بهعنوان تذکر میگویم که در این مرحله نیز مطیع مصلحت خدا باش و صبور و همچنان مقاوم در راه عقیدهات و آنچه که اسلام حکم میکند بعد از این هم انجام بده و بدان که خداوند بزرگ حتماً کمک خواهد کرد.
و شما ای خواهر و برادر بزرگم در راه عقیده و انقلابی که زودتر از من به آن ایمان آوردید و مرا نیز رهنما بودید استقامت کنید و پرتلاشتر از قبل مبارزهتان را ادامه دهید و با تدریس مسائل اسلامی و مذهبی به نوجوانان رسالت خود را انجام دهید و در عمل نیز ثابت کنید که عملتان پرمحتوا و ارزشمند است.
برادر و خواهر کوچک، شما نیز بیش از هرچیز سعی کنید معارف اسلامی را فراگیرید و اصل را این قرار دهید که اسلام را بشناسید و قدم برای اسلام بردارید و در این راه هیچکس و هیچ مقامی بهتر از روحانیت نمیتواند راهنما و کمکتان باشد.
و در آخر تقاضا دارم که هروقتی یک مصیبت از امام حسین(ع) و کربلای خونینش به نیت آمرزش من بخوانید. خدایا ترا بهخون تمامی شهدا و به امام زمان و به نالههای اسرا سوگند میدهم اسلام و مسلمین را نصرت عطا بفرما. کفر و نفاق را نابود بگردان. امام عزیز این رهبر مسلمین را تا انقلاب مهدی (ع) حفظ بفرما. شهدای ما با شهدای صدر اسلام محشور بگردان. به مجروحین و معلولین شفا عطا بفرما. به خانوادههای شهدا، اسرا، مفقودین، معلولین و مجروحین و رزمندگان صبر عطا بفرما.والسلام
حسین (ناصر) ترحمی