بسم الله الرحمن الرحیم
«الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله و اولئک هم الفائزون»(توبه/20)
با درود به پیشگاه شهدای صدر اسلام و شهدای به خون خفته انقلاب شکوهمند اسلامی به خصوص شهدای 17 شهریور، شهدای 22 بهمن و 7 تیر و 8 شهریور ودیگر شهدای عزیزی که در جبهه‌ها جان برکف از مکتب راستین اسلام حراست می‌کنند و درود بی‌پایانم به شیر همیشه در صحنه و امید محرومان جهان اسلام و جان جانان و کوه ایمان و ابرمرد تاریخ اسلام، حضرت امام خمینی و درود بر تمام شهدا و صلحا و عقلا و علما و فضلا سخنم را آغاز می‌کنم.
خداوندا! تو شاهد و ناظر باش که دشمنان اسلام در کمین هستند تا انقلاب ونهضت اسلامی امت شهیدپرور را به نابودی بکشند. باید من و دیگر همسنگرانم مهلت به این کوردلان تاریخ نداده و همچون حسین، سرور شهیدان از جان و مال خویش در این راه بزرگ عاشقانه بگذریم.
من ندای رهبر کبیر انقلاب را لبیک گفته و روانه جبهه شدم و از تو ای معبود جهانیان خواستارم که اگر لیاقت این را دارم همچون دیگر سربازان صدر اسلام و انقلاب، خونم را فدای اسلام عزیز کنم تا خون من حقیر گوشه‌ای و نقطه‌ای را از خاک میهن اسلامی آبیاری کند. خداوندا! من نمی‌توانم لمس بکنم که متجاوزان بعثی گوشه‌ای از کشور اسلامی‌مان را اشغال نظامی کرده و من تا جان در بدن دارم، باید به این دشمن درس بدهم که جوانان امت اسلامی آماده شهادت هستند؛ چرا که در مکتب شهادت که همانا مکتب حسین و یارانش هست، درس شهادت آموختند.
پدر و مادر ارجمندم! اولاً من خودم به شما تبریک و تهنیت عرض می‌کنم چرا که شما پدر و مادری هستید ایثارگر و حاضر شدید که فرزندتان را در راه خدا فدا بکنید تا اسلام و حاکمیت الله استقرار شود. آفرین بر چنین پدر و مادرها که سخنان رهبر خویش را به گوش شنیدند و میوة دل خود را که همانا زحماتی را متحمل شدند، در راه حق و حقیقت دادند. پدر و مادر عزیزم! تا شما از من راضی نشدید من پا به جبهه ننهادم و تا خدای من از من راضی نشد، در خون نخفتم و به دیدار او نرفتم.
هر وقت خبر شهادت من به شما رسید، دوست دارم دست خود را به سوی آسمان بلند کرده و از خداوند بخواهید که این قربانی راه خودش را از شما بپذیرد و مبادا در مرگ من که همانا آرزوی دیرینه‌ام بوده وهست شکوه کنید؛ چرا که رهبر عزیزمان می‌فرماید: شهادت، سعادتی است که نصیب هر کسی نمی‌شود. از خداوند می‌خواهم که به شما صبری بزرگ عطا فرماید که بتوانید در مرگ من صبر خدا را پیشة ‌خود قرار بدهید. برادران عزیز و خواهران مهربانم! برادر شما به آرزویش نایل آمد و دعوت حق را لبیک گفت و عاشقانه و مشتاقانه به سوی کربلای معلا شتافت و سعادتی بزرگ که همانا در خون خفتن در راه خدا بود، نصیبش گردید. باید ببخشید اگر نتوانستم در طول زندگی با شما خوش‌برخوردی بکنم، از این اشتباه من بگذرید و از خداوند بخواهید که گناهان مرا ببخشد و مرا با شهدا و صدیقین محشور فرماید.
برادران و خواهران عزیز! از شما عاجزانه می‌خواهم که گوش به فرمان امام عزیز و روحانیت مبارز باشید که اگر تخطی بکنید، انقلاب و خون عزیزان هیچ و نابود خواهد شد. همسنگرانم و طلاب، ای آینده سازان انقلاب! رهبر عزیز انقلاب و مدرس شهید و مطهری شهید و شهید مظلوم بهشتی را اسوه و الگوی خود قرار بدهید که جامعة اسلامی نیاز شدیدی به وجود شما دارد. در آخر پیروزی رزمندگان و توفیق درس خواندن به شما طلاب ارجمند عطا فرماید. ضمناً جنازة من را به زادگاه حمل کرده و در دهکدة امام خمینی دفن کنید. خداحافظ
خدایا خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار


سه شنبه 1389/6/16
X