بسم الله الرحمن الرحیم
و اَنَّ اِلی رَبِکّ المُنْتَهَی ( سوره مبارکه النجم آیه 42)
بدان به تحقیق پایان و فرجام کار به سوی پروردگارت است.
با سلام بر مناره نور و تک سوار جبهه‌های نور و قیام کننده علیه ظلم و جور و برقرار کننده قسط و عدل در سراسر پهنه گیتی و یار و همدم شب زنده‌داران و سنگرنشینان اسلام، پیش‌تاز و فرمانده سربازان قرآن و سلحشوران جبهه‌های نبرد حق علیه باطل و سلام بر نماینده واقعی او. حضرت امام خمینی این امید مستضعفان جهان و قوت قلب رزمندگان پرتوان اسلام که به قول امام عزیزمان با مناجاتهای خود فضای جبهه‌ها را عطرآگین کرده‌اند.
با سلام و درود بیکران به ارواح طیبه شهیدان، به خصوص ده تن شهیدان سردشت و یگانه دوست باوفایم، علی محمودزاده، تنها یار و همدمی که هیچ‌گاه مرا تنها نگذاشت ولی او با ایمان قوی‌اش توشه فراوان برگرفت و از من در پیوستن به پروردگارش سبقت گرفت.
علی جان! به عهد خویش وفا کن و مرا نزد خدا شفاعت کن و از او بخواه به همین زودی با بخشیدن گناهانم مرا با تو و در کنار ائمه محشورم گرداند!
از برادران و خواهران و همه کسانی که من را می‌شناسند عاجزانه می‌خواهم من را ببخشند. هر کس از من پول و چیزی طلب دارد به پدرم مراجعه کند!
امام را تنها نگذارید و نسبت به سرنوشت اسلام عزیز و خودتان بی‌تفاوت نباشید!
بازاریان عزیز! شما که در به ثمر رسانیدن انقلابمان نقش مهمی را داشتید، خدای ناکرده گرانفروشی و احتکار نکنید که تمام اینها دهن کجی به رسول خدا(ص) و پشت کردن به اسلام و قرآن عزیز است.
خدایا! من را هم مانند مولایم امام حسین علیه‌السلام قطعه قطعه کن و می‌خواهم هنگام تسلیم کردن جانم لب تشنه باشم، چون امام حسین علیه‌السلام با لب تشنه شهید شد. دوست دارم مثل حضرت ابوالفضل علیه‌السلام دو چشمانم با تیرهای دشمن کور گردد.
پدر و مادرم! اگر جسدم را آوردند شکر خدا را به جا آورید و من را در کنار برادر عزیزم، علی محمودزاده، دفن کنند. محمود عزیزی


سه شنبه 1389/6/16
X