با درود فراوان به ارواح مطّهر شهدا که ادامه راه و حفظ اسلام را بما سپردند و سلام به جان جانان امام عزیز و درود به امت شهید پرور و مقاوم. اینجانب حسین کفاشیان خدا را سپاس می کنم که نعمت حضور در جبهه اسلام را به من عطا نمود و از این نعمتی که نصیب من شد, خدا راشکر می کنم. اکنون که اسلام عزیز درگیر جنگ با کفار است و فرزندان این امت همواره در پایداری و استقامت ,همانند یاران حسین«ع» یاری امام نمودند من هم مثل همه این ملت, وظیفه دانستم که اگر خدا قبول کند ,دراین راه حرکت کنم و آتش خصم را با کشتن او بر تن خود احساس نمایم .من از خداوند طلب مغفرت دارم و با این بار سنگین گناه از درگاه حقش می خواهم که مرا ببخشد .
میروم تا لیاقت پیدا کرده و سلاح شهدا و اسرا و مجروحین را به دست بگیرم و به قلب کفر نشانه روم . خدایا در راه اسلام اگر سعادت شهادت را نصیبم کردی , مرا قبل از مرگم ببخش. به خیلی ها مدیون و بدی کرده ام ,خدایا نه روی آنرا دارم که جبران کنم و نه روی آنرا دارم که به تو بگویم و به رحمت تو متّصل شوم. خدایا خودت از همه آنهائی که به آنها بدی کرده ام رضایت بگیر و به رحمت خودت متّصلم کن . اگر شهادت نصیبم شد در مراسم اسمی از شغل وعنوان من نبرند .میخواهم بسیجی باشم .روی سنگ قبرم فقط بسیجی بنویسند درجه ام را هم ارتقاء ندهند. خدایا خودت دستم را بگیر و ارتقائم بده.
از قبل که نماز و روزه زیاد مانده از سال 63 یازده یا دوازده روز، روزه ام مانده، به مادر همسرم وبابت قسط منزل به بانک ملی بدهکارم. از همسرم می خواهم بابت زحمات زیادی که به او می دادم مرا ببخشد . فرزندانم را مقید به رفتن نماز و نماز جمعه بکنید و قرآن را حتماً به آنها بیاموزید، منزل و مال دنیوی به همسر و فرزندانم وا میگذارم. بدهکاریها را بدهند، مخارج مرا به مصرف خرج جبهه برسانند. مرا در مراغه کنار شهداء دیگراگر سعادتش را پیدا کردم دفن کنید، گریه و زاری نباشد یا گریه بر حسین «ع»باشد و خانوادۀ حسین(ع). یاد حسین (ع) را در دل مسلمانان زنده نگهدارید. انشا ا... والسلام علیکم و رحمة ا... حسین کفاشیان26/10/65


سه شنبه 1389/6/16
X