این داستان به ماجرای رزمنده ای می پردازد که خبرشهادت رزمنده ای دیگر- به نام الیاس- را به خانواده اش می دهد. او چگونگی شهادت الیاس و دفن شدنش توسط یک پیرمرد مزرعه دار را برای پدر الیاس تعریف می کند.داستان « ماندگاری» به شیوه ی اول شخص مفرد نوشته شده است.
خلاصه ی داستان
ماجرای شهادت رزمنده ای به نام الیاس که در رزم شبانه، هنگامی که به آب رودخانه ی کرخه می زنند، به اتفاق چند رزمنده ی دیگر غرق می شود. جنازه ی سه نفر پیدا می شود ولی جنازه ی الیاس پیدا نمی شود، تا این که پس ازمدتی، پیرمرد مزرعه داری که درمنطقه ی جنگی ماندگار شده است جنازه ی الیاس را پیدا می کند و در انباری خانه اش او را دفن می کند. یکی از دوستان و همرزمان الیاس از طرف تعاون لشکر مأمور می شود تا خبرشهادت او را به خانواده اش بدهد. راوی چگونگی ماجرای شهادت الیاس، حکایت پیرمرد مزرعه دار درمنطقه ی جنگی و دفن جنازه ی الیاس توسط او را برای پدر الیاس تعریف می کند.
منبع:
غلامی/احمد/مجموعه داستان «همه زندگی»/ص 74و76